ابزارهای قدرت در دست نرها
چرا در گذشته ی بزها تمامی ابزارهای قدرت در دست نرها بوده و هیچگاه آن را به مادگان ندادهاند؟ امروز داشتم به این مسئله فکر میکردم. دیدم که ما بزها همیشه برای دست یافتن به این ابزارهای قدرت در حال جنگ و مبارزه هستیم و تمامی اغتشاشات موجود در جهان برای دسترسی به همین ابزارهای اعمال نفوذ و قدرت است. حال چرا ما این ابزارها را به مادگان نمیدادیم؟ زیرا نمیخواستیم که با جنس ماده هم وارد نزاع گردیم و از تعداد آنها بکاهیم. چون تمامی بزها میدانستند که جنس ماده برای ادامهی بقای نسلمان احتیاج است. این اضطراب باعث میگشته که همیشه زنان و کودکان را از مخاصمه به دور داشته باشند
ولی در دنیای متمدن امروزی در نقاطی از چراگاهها زنانی براریکهی امور تسلط داشتهاند.چرا؟ ما میتوانیم این جایگاههای قدرتی را بررسی کنیم و ببینیم که آیا در آنها نیز مانند دوران قبل احتمال کشت و کشتار و خونریزی بوده و یا خیر. جواب من در همین جا خیر است. بر فرض نخستوزیر مرتع انگلستان یک ماده شد. همه پس از چند صد سال تمرین دموکراسی میدانند که برای تصاحب این جایگاه عظیم قدرتی نیازمند به کشتن نخستوزیر قبلی نیست. فقط لازم است که او را در انتخاباتی بدون خونریزی دک کنی
پس مشاهده میکنیم که ما بزها هنوز هم که هنوز است جرات نکرده ایم که جایگاهٰهایی که خطر مرگ در آنها به وفور زیاد است را به مادگان بسپریم. مثلا یک لشگر ۱۰۰۰۰۰ نفره از زنان تشکیل دهیم و به عراق بفرستیم. منظور من یک لشکر کامل است نه این چهارتا ضعیفه که الان تو عراق هستند. ولی آیا اصولا این کار صحیح است؟ آیا درست است که ما برای اثبات برابریی نر و ماده نسل تمامیی بزها را به خطر بندازیم؟
3 comments:
ای بابا!پس آخر چی شد؟طرفداری این بزه ها(ماده ها) را کردی,یا حقوق از دست رفته بزها(نرها
ایدهٔ جالبیه. خوشم اومد
ایدهٔ جالبیه. خوشم اومد
Post a Comment